سفارش تبلیغ
صبا ویژن

احساس من

اقیانوس هم که باشم

بی تو

آرام نیستم

باور کن !!!

 
 
هــوای تو را میــخواهم در این حال دلتنــگی


امــواجــی از یاد تــو را میــــخــواهـــم


در دریای خاطره های به یادماندنی


میخوانمت تا دلم آرام بماند

+نوشته شده در پنج شنبه 92/11/10ساعت 11:17 صبحتوسط پروانه | نظرات ( ) |

من ـ بـــی تو

فـقط یک ضمیـــر ساده و تنهاست ...

که دست و دلش به هیـــچ کاری نمی رود ...

چقدر خواب ببینم که مال من شده ای؟

و شاه بیت غزل های لال من شده ای؟

چقدر خواب ببینم که بعد آن همه بغض

جواب حسرت این چند سال من شده ای؟

چقدر حافظ یلدانشین ورق بخورد؟

...تو ناسروده ترین بیت فال من شده ای


+نوشته شده در پنج شنبه 92/11/10ساعت 11:16 صبحتوسط پروانه | نظرات ( ) |

به خاطر تو خورشید را قاب می کنم و بر دیوار دلم می زنم

به خاطر تو اقیانوس ها را در فنجانی نقره گون جای می دهم

به خاطر تو کلماتم را به باغهای بهشت پیوند می زنم

به خاطر تو دستهایم را آیینه می کنم و بر طاقچه یادت می گذارم

به خاطر تو می توان از جاده های برگ پوش و آسمانهای دور دست چشم پوشید

به خاطر تو می توان شعله تلخ جهنم را

چون نهری گوارا نوشید

به خاطر تو می توان به ستاره ها محل نگذاشت

به خاطر روی زیبای تو بود

که نگاهم به روی هیچ کس خیره نماند

به خاطر دستان پر مهر و گرم تو بود

که دست هیچ کس را در هم نفشردم

به خاطر حرفهای عاشقانه تو بود

که حرفهای هیچ کس را باور نداشتم

به خاطر دل پاک تو بود

که پاکی باران را درک نکردم

به خاطر عشق بی ریای تو بود

که عشق هیچ کس را بی ریا ندانستم

به خاطر صدای دلنشین تو بود

که حتی صدای هزار نی روی دلم ننشست

عزیزم...

عشق را در تو  ، تو را در دل ، دل را در موقع تپیدن 

وتپیدن را به خاطر تو دوست دارم

من غم را در سکوت ، سکوت را در شب ، شب را در بستر

وبستر را برای اندیشیدن به خاطر تو دوست دارم

من بهار را به خاطر شکوفه هایش

زندگی را به خاطر زیبایی اش و زیباییش را

 به خاطر تو دوست دارم


+نوشته شده در پنج شنبه 92/11/10ساعت 11:10 صبحتوسط پروانه | نظرات ( ) |

مهربونم،

         نازنینم، بهترینم.

                    عشقم، امیدم، جونم.

                                        با توام ، با تو، دنیای من.

میخوام لحظه هام رو با تو بگذرونم. تمام لحظه های که حالا دارم و نمی دونم چند سال، چند ماه، چند هفته، یا چندروز دیگه میتونم و فرصت دارم با تو باشم یا نه؟!

ارزش این لحظه ها رو با هیچ چیز دیگه نمیتونم برابر بدونم.

میخوام تو تمام لحظه هایی که میتونیم داشته باشیم،با تو باشم.

 کنارت،

         همراهت،

                          هم قدم

                            و هم نفس با نفس کشیدنت.

میخوام تا میتونم صدای قلب مهربونت رو بشنوم. تا میتونم نفسهات رو بشنوم و حفظ کنم.

میخوام ضربان قلبت رو بشمارم تا وقتی نیستی، از حفظ بشمارم و ثانیه هام رو با تو تنظیم کنم.

کنارم بمون، تا زنده بمونم. با من باش، تا دووم بیارم.

مراقب چشمات باش، تا امیدوار بمونم. مراقب قلبت باش، تا زنده بمونم. مراقبم باش، تا کنارت بمونم.

گفتم، هزار بار دیگه هم میگم:

دوستت دارم. دوستت دارم. دوستت دارم. دوستت دارم مهتابم . . . تا هر زمان که زنده باشم.


+نوشته شده در پنج شنبه 92/11/10ساعت 11:8 صبحتوسط پروانه | نظرات ( ) |

 

برای دوست داشتنت
محتاج دیدنت نیستم...
اگر چه نگاهت آرامم می کند
محتاج سخن گفتن با تو نیستم...
اگر چه صدایت دلم را می لرزاند
محتاج شانه به شانه ات بودن نیستم...
اگر چه برای تکیه کردن ،
شانه ات محکم ترین و قابل اطمینان ترین است!
دوست دارم بدانی ،
حتی اگر کنارم نباشی ...
باز هم ، نگاهت می کنم ...
صدایت را می شنوم و به تو تکیه می کنم
همیشه با منی ،
و همیشه با تو هستم، هر جا که باشی...

+نوشته شده در پنج شنبه 92/11/10ساعت 11:7 صبحتوسط پروانه | نظرات ( ) |

   1   2   3      >